جملات کوتاه طنز
اینا که میرن بدنسازی اصرار دارن که اصلا سردشون نمی شه!
**********جملات کوتاه طنز***********
ملت چه بیکارن !
یکی مزاحم میشد هی اس هی زنگ…جواب نمیدادم که بیخیال شه…
دیگه تماس نگرفت
بعد چند روز اس داده :
ببخشید من چند روز مزاحمتون نشدم کار داشتم دستم بند بود ، شرمنده،چه خبر؟
**********جملات کوتاه طنز***********
تا خودکار رو دستت میگیری میخوای درس بخونی
میبینی استعدادت کمتر از پیکاسو و ﺍﺳﺘﺎﺩ فرشچیان نیست!
**********جملات کوتاه طنز***********
هیچ کس ادامس شیک رُ واسۀ وجودش نمی خواد …
سرنوشت آدامس شیک ؛ بقیه پول بودنِ !
**********جملات کوتاه طنز***********
خدا کنه تا بیشتر از ۹ ساله دیگه زنده بمونیم و بریم تو سال ۱۴۰۰
بعد هی بگیم : شماها یادتون نمیاد ما صده سیصدیا …
خیلی فاز میده ؛ حس آثار باستانی بودن به آدم دست میده …
**********جملات کوتاه طنز***********
به کافه چی گفتم همان همیشگی . . .
نگاه سنگینش را به چشمانم انداخت و گفت : خفه بابا ، مثه آدم بگو چی می خوری ؟!
متن اهنگ dimond ریحانا با ترجمه
Shine bright like a diamondمثه الماس بدرخش
Find light in the beautiful seaنور رو تو دریا ی زیبا جستوجو کن
I choose to be happyمن خوشحال بودنو انتخاب کردم
You and I, you and Iمن و تو منو تو
We’re like diamonds in the skyما مثه الماسی در آسمان هستیم ...
...
خواندن فکر شما از پشت مانیتور
امتحان کنین ضرر
نداره.........
لینک
مورد نظر
سقوط یک دختر ازارتفاع111متری(اما نجات یافت..!)
یک دختر استرالیایی با وجود سقوط از ارتفاع
۱۱۱ متری، به طرز معجزه آسایی از مرگ نجات یافت.این دختر استرالیایی با بستن طناب
به پای خود از بالای آبشار ویکتوریا در ارتفاع ۱۱۱ به پایین پرید ولی ناگهان طناب
رابط، قطع شد و او با پاهای بسته به درون رودخانه “زامبیزی” سقوط کرد. رودخانه ای
که محل زندگی تعداد زیادی تمساح است.
وی در هنگام پرتاب، دو پای خود را با طناب گره
زده بود و به همین دلیل پیش بینی می شد پس از سقوط، در رودخانه غرق شود.
آبشار ویکتوریا در مرکز قاره آفریقا و در مرز دو
کشور زیمباوه و زامبیا واقع است.
خانم “ایرین لانگورثی ” ۲۲ ساله که در اثر این
سقوط، فقط زخمی شده گفت که نجاتش پس از سقوط در رودخانه تمساح ها، معجزه بود.
لانگورثی ادامه داد:” احساس کردم که تمام بدنم،
سیلی خورده است. آری . معتقدم نجات من واقعا یک معجره بود.”
فیلم هایی نیز از لحظه قطع شدن طناب و سقوط وی در
سایت های اینترنتی منتشر شده است. او پس از سقوط در رودخانه مجبور شد در عمق آب،
گره طناب را از پاهای خود باز کند، دوباره به سطح آب بازگردد و به سمت ساحل
رودخانه شنا کند.
“گیفن لوبیندا “وزیر اطلاع رسانی کشور زامبیا در
واکنش به این حادثه با اعلام انجام تحقیق درباره سعی کرد به گردشگران برای سفر به
این منطقه، اطمینان خاطر بدهد.
او گفت: این برای نخستین بار است که چنین حادثه
ای را می شنوم. احتمال بروز چنین حادثه ای یک در هر ۵۰۰ هزار پرش است.
عاقبت خیانت در رفاقت
دو نفر به
اسم محمود و مسعود باهم رفاقتي ديرينه داشتن، تا جايي كه مردم فكر ميكردن اين دو
نفر باهم برادرند. روزي روزگاري مسعود نقشه گنجي رو به محمود نشان داد و با هم
تصميم گرفتن كه به دنبال گنج برن. يك روز محمود و مسعود از خانواده شان خداحافظي
كردن و رفتن. محمود نقشه اي در سر داشت كه وقتي به گنج دست پيدا كرد مسعود رو از
سر راهش برداره و اونو بكشه. بعد از چند روز سختي به گنج رسيدند. و محمود طبق نقشه
اي كه در سر داشت مسعود رو كشت و گنج رو برداشت و به خانه اش برگشت.
با آن گنج زندگي اش از اين
رو به آن رو شد. ولي زن مسعود كه فهميده بود مسعود به دست محمود كشته شد با نا
اميدي به شهر مهاجرت كرد و بعد از ادامه تحصيل در يك بيمارستاني به پرستاري مشغول
شد. بعد از چند سال كه آبها از آسياب افتاد محمود به دليل بيماري به بيمارستان شهر
ميره و اونجا بستري ميشه اتفاقا زن مسعود هم توي همون بيمارستان كار ميكرد كه
يكدفعه ديد محمود توي يكي از اتاقها بستري هست...
...
عرض ارادت به سبک لاتی لوتی
آقا ما تف، شما آبشار نیاگارا
ما بدبخت حقیر، شما کوروش کبیر
ما واشر، شما ارباب حلقه ها
ما طرح مسکن مهر، شما برج العربی
ما مینیمم نسبی، شما ماکسیمم مطلق
آقا اصن ما قیژقیژ دیال آپ، شما امواج وایرلس
آقا ما پراید، شما پرادو
آقا ما باد بزن دستی، شما کولر گازی نانو
آقا ما امشب، شما هزار و یک شب!
آقا ما پت ومت، شما آیکیو سان
آقا ما بخیه، شما چفیه
مقایسه ی دخترا و پسرا در استفاده از عابر بانک (طنز)
آقا پسر ها :
1- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر
بانک.
2- کارت رو داخل دستگاه میذارن.
3- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.
4- پول و کارت رو میگیرن و میرن.
دختر خانم ها :
1- با ماشین میرن دم بانک.
2- به خودشون عطر میزنن.
3- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.
4- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن.
5- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن...
...
یک داستان واقعی در چین +18
یک داستان تکان دهنده در چین
یک داستان کاملا واقعی که در چین اتفاق
افتاد!!!
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
↓
なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた
名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に
魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな
たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する
なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは
やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた
名棚や探したい以下対する
目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や
なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ
なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ
なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ
鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する
目指し回友人目指し差が愛する
なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは
やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた
名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に
魚玉らはがやわまぁら花や なたまやかあさらやわはさたなは やなたきたなよいさは早見たかあやバカにかわ 鼻高なわ谷中あだ名はさな
たかなあかさやなやまなたあかさ なや帆な肉違耶
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
واقعا ناراحت کننده بود!!!
من که اعصابم به هم ریخت !!!!!
به خصوص اونجاش که میگه
まなたあかさ なや帆な肉違耶なだや羅やわマヤなた 名棚や探したい以下対する 目指し回友人目指し差が愛する なたさるかなだ羅山な滝さやかあ なやマヌらは坂花やまあ傘話間に 魚玉
واقعا داغون شدم .....
متن اهنگ پایین شهر ت ام بکس
وای پسر
«»:
Bax||TM
«»:
تی ام بکسه <=> تی ام بکسه <=> بدو بیا بدو بیــــــــــــــــا
دمه دکترا گرم کردن تورو خوشگل
الان دوستت دارم نده دیگه فوش بم
فکر میکردم اسکول بشی با یه دسته گل
ولی تو عاشق طلا جواهری
نمیگردی با همچین اراضلی
مارو حول دادی توی سرازیری
حالا قال میزاریو تنها میری
بگو بینم مینازی به چیت؟
به پول Dadi یا ساعت گوچی؟
خانوم اینروزا خیلی سرد جواب میدی تو
شنیدم عمل کردی بالا دادی بینی تو
تو فاز کلاسی انقدر به چیت مینازی تو
نکنه که فکر کردی که انجلینا جولی تو
ما بچه پایین شهریم
تو ماله اون بالاها...
...
داستان ترسناک
دوستان ازتون خواهش میکنم چند دقیقه وقت بزارید و این داستان ترسناک
رو بخونید:
دوستم تعريف
ميکرد که يک شب موقع برگشتن از ده پدري تو شمال طرف اردبيل، جاي اين که از جاده
اصلي بياد، ياد باباش افتاده که مي گفت؛ جاده قديمي با صفا تره و از وسط جنگل رد
ميشه!
اينطوري
تعريف ميکنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پيچيدم تو خاکي، 20 کيلومتر از جاده
دور شده بودم که يهو ماشينم خاموش شد و هر کاري کردم روشن نميشد.
وسط
جنگل، داره شب ميشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بيرون يکمي با موتور ور رفتم ديدم نه
ميبينم، نه از موتور ماشين سر در ميارم!
راه
افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکي رو گرفتم و مسيرم رو ادامه دادم. ديگه بارون
حسابي تند شده بود.
با يه
صدايي برگشتم، ديدم يه ماشين خيلي آرام و بيصدا بغل دستم وايساد. من هم بيمعطلي
پريدم توش.
اين قدر
خيس شده بودم که به فکر اين که توي ماشينو نيگا کنم هم نبودم. وقتي روي صندلي عقب
جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر، ديدم هيشکي پشت فرمون و صندلي جلو نيست!!!
خيلي
ترسيدم. داشتم به خودم مياومدم که ماشين يهو همون طور بيصدا راه افتاد.
هنوز
خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو يه نور رعد و برق ديدم يه پيچ جلومونه!
تمام تنم
يخ کرده بود. نميتونستم حتي جيغ بکشم. ماشين هم همين طور داشت ميرفت طرف دره.
تو
لحظههاي آخر خودم رو به خدا اين قدر نزديک ديدم که بابا بزرگ خدا بيامرزم اومد جلو
چشمم.
تو لحظه
هاي آخر، يه دست از بيرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده.
نفهميدم
چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولي هر دفعه که ماشين به سمت دره يا کوه ميرفت، يه
دست مياومد و فرمون رو ميپيچوند.
از دور
يه نوري رو ديدم و حتي يک ثانيه هم ترديد به خودم راه ندادم. در رو باز کردم و
خودم رو انداختم بيرون.
اين قدر
تند ميدويدم که هوا کم آورده بودم.
دويدم به
سمت آبادي که نور ازش مياومد. رفتم توي قهوه خونه و ولو شدم رو زمين، بعد از اين
که به هوش اومدم جريان رو تعريف کردم.
وقتي
تموم شد، تا چند ثانيه همه ساکت بودند، يهو...
.
.
.
.
.
.
.
.
در قهوه
خونه باز شد و دو نفر خيس اومدن تو،
يکيشون
داد زد: ممد نيگا! اين همون احمقيه که وقتي ما داشتيم ماشينو هل ميداديم
سوار ماشين ما شده بود.
متن اهنگ skyfall با تر جمه
This is the end
این آخرشه
Hold your breath and count to ten
نفستو نگه دارو تا ۱۰ بشمار
Feel the earth move and then
گردش زمین رو حس کن و
Hear my heart burst again
گوش کن قلبم داره دوباره از هم میپاشه
For this is the end
چون که آخرشه
I’ve drowned and dreamed this moment
تو این لحظه خیال بافی میکنم و غرق میشم
So overdue, I owe them.
خیلی دیر شده من بدهکارم بهشون
Swept away, I’m stolen
من دزدم
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمون بیافته , وقتی خرد شده
We will stand tall
ما پابرجاییم
Face it all together
رو به رو هم دیگه
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمون بیافته , وقتی خرد شده
We will stand tall
ما پابرجاییم
Face it all together
رو به رو هم دیگه
At skyfall
در سقوط آسمان
Skyfall is where we start
با سقوط آسمان شروع میکنیم
A thousand miles and poles apart
هزار ها مایل و قطب ( فاصله طولانی ) دورتر
When worlds collide, and days are dark
وقتی جهان ها به هم میریزن و روزها تاریک
میشن
You may have my number, you can take my name
شاید تلفنم رو داشتنه باشی میتونی اسمم رو
صدا کنی
But you’ll never have my heart
ولی هیچ وقت قلبم رو بدست نمیاری
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمان سقوط کنه وقتی ترک خرده
We will stand tall
ما پرجاییم
Face it all together
رو به رو هم
Let the sky fall, when it crumbles
بزار آسمان سقوط کنه وقتی ترک خرده
We will stand tall
ما پرجاییم
Face it all together
رو به رو هم
At skyfall
در سقوط آسمان
Where you go I go
هرجا بری میام
What you see I see
هر چه رو بنگری نگاه میکنم
I know I’ll never be me, without the security
من میدونم هیچوقت من به دونه امنیت وجود
نخواهم داشت
Are your loving arms
آیا دستان عاشقت
Keeping me from harm
منو از آسیب ها دور نگه میداره؟
Put your hand in my hand
دستت رو بزار تو دستم
And we’ll stand
ما هستیم
Let the sky fall, when it crumbles
We will stand tall
Face it all together
Let the sky fall, when it crumbles
We will stand tall
Face it all together
At skyfall
Let the sky fall
We will stand tall
At skyfall